رکود تورمی چیست؟
ارسال شده در |
مقدمه
از یک طرف، رکود اقتصادی یا رشد منفی را می توان با افزایش عرضه پول برطرف کرد و وام گرفتن برای شرکت ها را ارزان تر کرد (نرخ بهره پایین تر). پول بیشتر در دسترس منجر به توسعه و نرخ اشتغال بالاتر می شود که می تواند به طور موثر از رکود جلوگیری کند یا با آن مبارزه کند.
فهرست مطالب این صفحه
- مقدمه
- رکود تورمی چیست؟
- رکود تورمی در مقابل تورم
- چرا رکود تورمی رخ می دهد؟
- تضاد سیاست پولی و مالی
- معرفی ارز فیات
- افزایش هزینه های عرضه
- چگونه با رکود تورمی مبارزه می کنید؟
- پول گرایان
- اقتصاددانان طرف عرضه
- راه حل بازار آزاد
- رکود تورمی چگونه می تواند بر بازار کریپتو تاثیر بگذارد؟
- رشد حداقل یا منفی
- اقدامات دولت برای مقابله با رکود تورمی
- افزایش تورم
- رکود تورمی در بحران نفت 1973
- نتیجه
در مقابل، اقتصاددانان و سیاست گذاران اغلب سعی می کنند با کاهش عرضه پول، تورم فزاینده را کنترل کنند تا سرعت اقتصاد را کاهش دهند. این کار را می توان با افزایش نرخ بهره انجام داد و وام گرفتن پول را گرانتر کرد. کسب و کارها و مصرف کنندگان کمتر وام می گیرند و خرج می کنند و کاهش تقاضا باعث توقف افزایش قیمت ها می شود.
با این حال، زمانی که یک اقتصاد دچار رکود تورمی می شود، بدترین هر دو طرف را داریم: رکود همراه با تورم بالا. بیایید عمیقتر غواصی کنیم تا بفهمیم رکود تورمی چیست، علل رایج آن و راهحلهای بالقوه آن چیست.
رکود تورمی چیست؟
رکود تورمی یک مفهوم کلان اقتصادی است که اولین بار در سال 1965 توسط ایین مکلئود، سیاستمدار بریتانیایی و وزیر خزانه داری به آن اشاره شد. این نام ترکیبی از رکود و تورم است که اقتصادی را توصیف می کند که رشد اقتصادی حداقل یا منفی و بیکاری بالا همراه با افزایش قیمت مصرف کننده (تورم) را تجربه می کند.
کنترلهای اقتصادی معمولی که برای مبارزه با هر یک از شرایط بهصورت جداگانه استفاده میشود، میتواند شرایط دیگر را بدتر کند و مقابله با رکود تورمی را برای دولت یا بانک مرکزی دشوار کند. معمولاً سطوح بالای اشتغال و رشد با تورم همبستگی مثبت دارد، اما در مورد رکود تورمی اینطور نیست.
رشد اقتصادی اغلب با تولید ناخالص داخلی (GDP) یک کشور اندازه گیری می شود که به طور مستقیم با نرخ اشتغال مرتبط است. وقتی تولید ناخالص داخلی خوب عمل نمی کند و تورم در حال افزایش است، رکود تورمی شدید می تواند به یک بحران مالی گسترده تر منجر شود .
رکود تورمی در مقابل تورم
چرا رکود تورمی رخ می دهد؟
تضاد سیاست پولی و مالی
بانکهای مرکزی مانند فدرال رزرو ایالات متحده، عرضه پول را مدیریت میکنند تا بر اقتصاد تأثیر بگذارد. این کنترل ها به عنوان سیاست پولی شناخته می شوند . دولت ها همچنین با سیاست های مخارج و مالیاتی که به عنوان سیاست مالی شناخته می شوند، مستقیماً بر اقتصاد تأثیر می گذارند . با این حال، ترکیب متضاد سیاست های مالی و پولی می تواند منجر به تورم و رشد اقتصادی کند شود. هر ترکیبی از سیاستها که هزینههای مصرفکننده را کاهش دهد و در عین حال عرضه پول را افزایش دهد ، میتواند در نهایت منجر به رکود تورمی شود.
به عنوان مثال، یک دولت ممکن است مالیات ها را افزایش دهد و جمعیت خود را با درآمد قابل تصرف کمتری مواجه کند. بانک مرکزی ممکن است به طور همزمان درگیر تسهیل کمی (“چاپ پول”) یا کاهش نرخ بهره باشد. سیاست دولت بر رشد تاثیر منفی می گذارد در حالی که بانک مرکزی عرضه پول را افزایش می دهد که اغلب منجر به تورم می شود.
معرفی ارز فیات
افزایش هزینه های عرضه
افزایش شدید هزینه های تولید کالاها و خدمات نیز می تواند باعث رکود تورمی شود. این رابطه به ویژه در مورد انرژی صادق است و به عنوان شوک عرضه شناخته می شود. مصرف کنندگان همچنین از افزایش قیمت انرژی رنج می برند که معمولاً ناشی از قیمت نفت است.
اگر هزینه تولید کالاها بیشتر شود و قیمت ها افزایش یابد و مصرف کنندگان به دلیل گرمایش، حمل و نقل و سایر هزینه های مربوط به انرژی درآمد قابل تصرف کمتری داشته باشند، احتمال وقوع رکود تورمی بیشتر است.
چگونه با رکود تورمی مبارزه می کنید؟
پول گرایان
پول گرایان (اقتصاددانانی که معتقدند کنترل عرضه پول کلیدی ترین است) استدلال می کنند که تورم مهم ترین عاملی است که باید کنترل شود.
در این سناریو، یک پولگرا ابتدا عرضه پول را کاهش میدهد که هزینههای کلی را کاهش میدهد. این امر منجر به کاهش تقاضا و کاهش قیمت کالاها و خدمات می شود. اما نکته منفی این است که این سیاست رشد را تشویق نمی کند. رشد باید بعداً از طریق سیاست پولی سست همراه با سیاست مالی مقابله شود.
اقتصاددانان طرف عرضه
راه حل بازار آزاد
برخی از اقتصاددانان معتقدند بهترین راه درمان رکود تورمی، واگذاری آن به بازار آزاد است. عرضه و تقاضا در نهایت افزایش قیمت ها را حل می کند زیرا مصرف کنندگان قادر به خرید کالا نیستند. این واقعیت منجر به کاهش تقاضا و کاهش تورم خواهد شد.
بازار آزاد همچنین به طور موثر نیروی کار را تخصیص می دهد و بیکاری را کاهش می دهد. با این حال، این طرح میتواند سالها یا دههها طول بکشد تا با موفقیت عمل کند و جمعیت را در شرایط نامساعد زندگی قرار دهد. همانطور که کینز زمانی گفت: “در دراز مدت، همه ما مرده ایم.”
رکود تورمی چگونه می تواند بر بازار کریپتو تاثیر بگذارد؟
رشد حداقل یا منفی
اقدامات دولت برای مقابله با رکود تورمی
به طور معمول یک دولت سعی می کند ابتدا تورم را کنترل کند و سپس با مشکل رشد و بیکاری مقابله کند. تورم را می توان با کاهش عرضه پول مهار کرد و یکی از روش ها افزایش نرخ بهره است.
این باعث کاهش نقدینگی می شود زیرا مردم پول خود را در بانک ها نگه می دارند و وام گرفتن گران می شود. با افزایش نرخ ها، سرمایه گذاری های پرریسک و با بازده کمتر جذاب هستند. بنابراین، کریپتو ممکن است در دورههای افزایش نرخ بهره و کاهش عرضه پول شاهد کاهش تقاضا و قیمتها باشد.
زمانی که یک دولت تورم را تحت کنترل داشت، احتمالاً می خواهد رشد را تحریک کند. این معمولاً از طریق تسهیل کمی و کاهش نرخ بهره انجام می شود. در چنین سناریویی، به دلیل افزایش عرضه پول، اثرات آن بر بازارهای رمزنگاری احتمالا مثبت خواهد بود.
افزایش تورم
بسیاری از سرمایه گذاران استدلال می کنند که بیت کوین می تواند پوشش خوبی در برابر افزایش نرخ تورم باشد. با تورم بالاتر و فزاینده، نگه داشتن ثروت شما بدون سود، ارزش واقعی آن را کاهش می دهد. برای جلوگیری از این امر، بسیاری برای حفظ قدرت خرید بلند مدت خود و حتی کسب سود به بیت کوین روی آورده اند. این به دلیل آن است که سرمایه گذاران بیت کوین را به دلیل عرضه و انتشار محدود آن به عنوان یک ذخیره خوب از ارزش می بینند.
از نظر تاریخی، این استراتژی پوشش ریسک ممکن است برای سرمایهگذارانی که بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را در طول سالها انباشته کردهاند، خوب کار کند. به ویژه، در طول یا پس از دوره های تورم و رشد اقتصادی. با این حال، استفاده از کریپتو به عنوان محافظ در برابر تورم ممکن است در بازههای زمانی کوتاهتر، بهویژه در دورههای رکود تورمی، به خوبی کار نکند. همچنین شایان ذکر است که عوامل دیگری مانند افزایش همبستگی بین کریپتو و بازارهای سهام نقش دارند.
رکود تورمی در بحران نفت 1973
در سال 1973، سازمان کشورهای عربی صادرکننده نفت (اوپک) یک گروه منتخب از کشورها را تحریم نفتی اعلام کرد. این تصمیم واکنشی به حمایت از اسرائیل در جنگ یوم کیپور بود. با کاهش چشمگیر عرضه نفت، قیمت نفت افزایش یافت که منجر به کمبود زنجیره تامین و افزایش قیمت مصرف کننده شد. این امر منجر به افزایش شدید نرخ تورم شد.
در کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا و بریتانیا، بانکهای مرکزی برای تشویق رشد اقتصاد خود، نرخ بهره را کاهش دادند. نرخ های بهره پایین، گرفتن وام را ارزان تر می کند و به جای پس انداز، انگیزه ای برای خرج کردن ایجاد می کند. با این حال، مکانیسم معمول برای کاهش تورم، افزایش نرخ بهره و تشویق مصرفکنندگان به پسانداز است.
با توجه به اینکه هزینههای نفت و انرژی بخش بزرگی از مخارج مصرفکننده را تشکیل میدهند و کاهش نرخهای بهره به اندازه کافی رشد را تحریک نمیکند، بسیاری از اقتصادهای غربی تورم بالا و اقتصاد راکد را تجربه کردند.
دیدگاهتان را بنویسید